پیشرفتهای اخیر در حوزهی ژنتیک و توالی یابی ژنوم انسان به دانشمندان امکان میدهد که تاریخ جوامع انسانی را با دقت بالائی بازسازی کنند. چنین پژوهشهایی نشان داد تصویر سادهای که در سالهای قبل با مطالعهی میتوکندری و نواحی کوچکی از ژنوم، نظیر کروموزوم ایگرگ، از تاریخ فرگشتی انسان مدرن ترسیم شده بود، دیگر قابل دفاع نیست.
پیشرفتهای اخیر در حوزهی ژنتیک و توالی یابی ژنوم انسان به دانشمندان امکان میدهد که تاریخ جوامع انسانی را با دقت بالائی بازسازی کنند. چنین پژوهشهایی نشان داد تصویر سادهای که در سالهای قبل با مطالعهی میتوکندری و نواحی کوچکی از ژنوم، نظیر کروموزوم ایگرگ ، از تاریخ فرگشتی انسان مدرن ترسیم شده بود، دیگر قابل دفاع نیست.
دیوید رایک و همکارانش در سال ۲۰۱۶، پژوهشهایی را به انجام رساندند و تمام ژنوم مجموعهای از جوامع انسانی از اقصی نقاط جهان را مقایسه کردند تا زمانِ جدایی دودمان انسان مدرن از سایر شاخههای هوموها را پیدا نمایند. آنها نشان دادند که این جدایی از حدود ۲۰۰ هزار سال قبل شروع و در حدود ۱۰۰ هزار سال قبل تکمیل شده بود. یکی از شواهد موجود بر صدق ادعای فوق این است که تراکم جهشهایی که ژنوم قبیلهی سان در آفریقا را از ژنوم سایر جوامع جدا میکند بسیار یکنواخت و بالا است. پس اجدادِ مشترک بین سان و غیرِ سان زیاد نبودهاند. مطالعهی گروههای پیگمی در آفریقای مرکزی نیز نتایج مشابهی به همراه داشته است.
مشاهده میکنیم که برخی جوامع کوچک انسانی برای زمانی بسیار طولانی از سایر جوامع جدا بودهاند، ولی با این وجود توانایی آنها در تسلط بر زبان و یا در سایر شاخصهای مربوط به انسان مدرن تفاوتی با سایر جوامع ندارند. نتیجه میگیریم که یک جهش ژنتیکی منحصر بفرد در عصر سنگ و یا دوران پارینه سنگی زبرین رخ نداده است که انسان مدرن را از سایر شاخهها متمایز کند. اگر آنگونه که برخی پیشنهاد میکنند، یک تغییر کلیدی در ژنوم گروهی از انسانها در دوران پارینه سنگی منجر به ظهور انسانِ مدرنِ رفتاری شده است، باید تناوب آن ناحیه از ژنوم که جهش یافته است در جوامع مدرن بالاتر از جوامع ایزولهی باستانی باشد؛ اما چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم.
در دهههای قبل که رمز گشایی از تمام ژنوم میسر نبود، دانشمندان به بررسی ژنوم میتوکندری و یا کروموزوم ایگرگ اکتفا کرده بودند. اما با مطالعهی ژنوم میتوکندری حداکثر میتوانیم حدود ۱۶۰ هزار سال قبل را کاوش کنیم و کروموزوم ایگرگ نیز به ما امکان میدهد که تغییرات جمعیتی را حداکثر تا حدود ۳۲۰ هزار سال قبل کاوش کنیم. جدّ مشترک میتوکندریایی و یا جدّ مشترک کروموزم ایگرگ هیچ اطلاعی از دورانهای قدیمیتر به ما نمیدهند. اما با پیشرفتهای اخیر که هزینهی توالییابی ژنوم را چند ده هزار برابر کاهش داده است، اکنون میتوانیم جهشهای انباشته شده در تمام نواحی ژنوم را مقایسه کنیم که به ما امکان میدهد تغییرات را در محدوده بین یک تا پنج میلیون سال قبل بکاویم.
ژنِ فاکسپیتو FOXP2 یکی از گزینههای موجود است که شاید جهشی خاص در این ژن منجر به تغییر در سیمکشی مغز و ظهور انسانِ مدرن رفتاری شده باشد. اما مشخص شد که جدّ مشترک این ژن، یعنی شخصی که نسخهی فعلی ژنِ FOXP2 در تمام انسانها از او به ارث رسیده است، بیشتر از یک میلیون سال قبل میزیسته است. مطالعهی سایر نواحی ژنوم نیز نشان داد که بغیر از میتوکندری و یا کروموزوم ایگرگ، هیچ ناحیهی دیگری از ژنوم انسان جدّ مشترکی در محدودهی سیصد هزار سال قبل نداشته است.
البته باید خاطر نشان کنیم که ناحیهی کوچکی از ژنوم هست که پیچیدگیِ زیادی دارد و هنوز توالییابی نشده است. این امکان وجود دارد که تک جهشی کلیدی در این ناحیه منجر به ظهور انسانِ مدرنِ رفتاری شده باشد. اما از آن که بگذریم، داریم به این نتیجه میرسیم که ظهور انسانِ مدرن، محصول یک یا چند جهشِ کلیدی نیست که انتخاب طبیعی آنها را در زمانی کوتاه گسترده باشد؛ بلکه مجموعهای از جهشهای متنوع و در نواحی مختلفِ ژنوم، به تدریج و در طول زمان رخ دادهاند.
برگرفته از فصل اول از کتاب:
Who we are and how we got here
Written by: David Reich